دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۲۹ ق.ظ
روحانی خیرالموجودین اقتصاد ملی ایران
مهدی پازوکی در روزنامه آرمان نوشت: امکان دو برابر شدن یارانهها وجود ندارد. اشخاصی که این مسائل را مطرح میکنند یا دانش اقتصادی ندارند یا با زبان اعداد و ارقام بیگانهاند. این افراد باید بهوسیله چوب بودجه ادب شوند. در ایران دولت دو منبع درآمد دارد که از یک سو با کسب مالیات و در آمدهای گمرکی و از سوی دیگر با نفت به درآمدزایی میپردازد.
از طرفی طبق سیاستهای کلان چشم انداز قرار بر این بوده که وابستگی به نفت بیشترنشده و پول نفت صرف هزینههای عمرانی مانند راه، پالایشگاه، بندر و راه آهن شود. بودجه جاری دولت در سال گذشته 208 هزار میلیارد تومان بوده است. درحالی که منابع مالیاتها چیزی در حدود 95 هزار میلیارد تومان بود. به عبارت دیگر 50 درصد بودجه جاری کشور از طریق مالیاتها تامین میشود. در شرایطی که بودجه42500 میلیارد تومان است بر چه اساسی مطرح کنندگان برخی شعارها میخواهند یارانه را افزایش دهند. با یک محاسبه ساده به این نتیجه میرسیم که طرح این مسائل صرفا جنبه شعاری دارد.
البته این افراد میتوانند قیمت حاملهای انرژی را 500 درصد بالاببرند و عدم تعادل در بازار کالا و خدمات ایجاد کنند تا یارانه را دو برابر کنند. از این رو همه اقتصاددانان تحصیلکرده میدانند که اگر عدم تعادل در یک بازار اقتصادی مانند بازار کالا و خدمات از طریق افزایش قیمتها بهوجود آید این عدم تعادل تراز منفی خود را در سایر بازارها ازجمله بازار کار، ارز و سرمایه میگذارد. آنهایی که سخن از دو برابر کردن یارانه میگویند چیزی از بودجه نویسی نمیدانند و اساسا مطلع نیستند بودجه چیست.
گسترش اقتصاد دولتی به منزله فساد اقتصادی است. دولت میتواند سیاستگذاری کند نه اینکه تصدیگری کند. حل مشکل اشتغال تنها یک راه دارد و آن افزایش سرمایهگذاری در اقتصاد ملی ایران است. باید ابتدا سرمایهگذاری داخلی و سپس سرمایهگذاری خارجی صورت گیرد. از طرفی اگر تندروها در ایران به قدرت برسند هیچ سرمایهگذاری خارجی صورت نخواهد گرفت و باید شاهد دلار 8 هزار تومانی باشیم. متعاقب این قضیه نرخ رشد منفی شده و شاهد تورم فزایندهای خواهیم بود. از سوی دیگر بازار بورس هم به شدت دچار نوسانات اقتصادی خواهد شد. اقتصاد از اصول علمی و کارشناسی تبعیت میکند. نمونه این موضوع کشور ترکیه است که بهرغم اینکه در بازار جهانی گاز را از ایران خریداری میکنند و صادر کننده نفت هم نیستند اما جزء 20 اقتصاد برتر دنیا هستند. کشورهای جنوب خلیجفارس سالانه میلیاردها دلار از صنعت توریسم و هواپیمایی دارند.
اینکه ایران بهرغم داشتن این منابع خدادای نمیتواند درآمد داشته باشد بدین جهت است که تندروها علاقهای به صنعت توریسم ندارند و اظهار میکنند که توریسم عوارض فرهنگی دارد چون اساسا فرهنگ را نمیبینند. اگر در ایران دولت عاقلهای روی کار بیاید و از این دولت در چارچوب منافع ملی حمایت شود شرایط بسیار بهتر از این خواهد شد. حق ایران نیست که شاخصهای کلان اقتصادیاش از عربستان، امارات، قطر، آذربایجان و ترکیه پایینتر باشد. طبق سند چشم انداز20ساله ایران باید به رتبه اول میرسید.
در همین راستا هیچ کس از رئیس دولتهای نهم و دهم نپرسید که چرا اقتصاد را به عقب برد اما بر عکس اکنون که مقداری زمینه مساعد شده کلی جوعلیه آقای روحانی ایجاد میکنند. در شرایط فعلی دکتر روحانی خیرالموجودین است. سیستم را باید اصلاح کرد و این نگرانی وجود دارد که اگر تندروها به قدرت برسند قطعا اقتصاد روبهزوال و نابودی خواهد رفت و به اقتصادی مانند اقتصاد کره شمالی تبدیل خواهد شد.
از طرفی طبق سیاستهای کلان چشم انداز قرار بر این بوده که وابستگی به نفت بیشترنشده و پول نفت صرف هزینههای عمرانی مانند راه، پالایشگاه، بندر و راه آهن شود. بودجه جاری دولت در سال گذشته 208 هزار میلیارد تومان بوده است. درحالی که منابع مالیاتها چیزی در حدود 95 هزار میلیارد تومان بود. به عبارت دیگر 50 درصد بودجه جاری کشور از طریق مالیاتها تامین میشود. در شرایطی که بودجه42500 میلیارد تومان است بر چه اساسی مطرح کنندگان برخی شعارها میخواهند یارانه را افزایش دهند. با یک محاسبه ساده به این نتیجه میرسیم که طرح این مسائل صرفا جنبه شعاری دارد.
البته این افراد میتوانند قیمت حاملهای انرژی را 500 درصد بالاببرند و عدم تعادل در بازار کالا و خدمات ایجاد کنند تا یارانه را دو برابر کنند. از این رو همه اقتصاددانان تحصیلکرده میدانند که اگر عدم تعادل در یک بازار اقتصادی مانند بازار کالا و خدمات از طریق افزایش قیمتها بهوجود آید این عدم تعادل تراز منفی خود را در سایر بازارها ازجمله بازار کار، ارز و سرمایه میگذارد. آنهایی که سخن از دو برابر کردن یارانه میگویند چیزی از بودجه نویسی نمیدانند و اساسا مطلع نیستند بودجه چیست.
گسترش اقتصاد دولتی به منزله فساد اقتصادی است. دولت میتواند سیاستگذاری کند نه اینکه تصدیگری کند. حل مشکل اشتغال تنها یک راه دارد و آن افزایش سرمایهگذاری در اقتصاد ملی ایران است. باید ابتدا سرمایهگذاری داخلی و سپس سرمایهگذاری خارجی صورت گیرد. از طرفی اگر تندروها در ایران به قدرت برسند هیچ سرمایهگذاری خارجی صورت نخواهد گرفت و باید شاهد دلار 8 هزار تومانی باشیم. متعاقب این قضیه نرخ رشد منفی شده و شاهد تورم فزایندهای خواهیم بود. از سوی دیگر بازار بورس هم به شدت دچار نوسانات اقتصادی خواهد شد. اقتصاد از اصول علمی و کارشناسی تبعیت میکند. نمونه این موضوع کشور ترکیه است که بهرغم اینکه در بازار جهانی گاز را از ایران خریداری میکنند و صادر کننده نفت هم نیستند اما جزء 20 اقتصاد برتر دنیا هستند. کشورهای جنوب خلیجفارس سالانه میلیاردها دلار از صنعت توریسم و هواپیمایی دارند.
اینکه ایران بهرغم داشتن این منابع خدادای نمیتواند درآمد داشته باشد بدین جهت است که تندروها علاقهای به صنعت توریسم ندارند و اظهار میکنند که توریسم عوارض فرهنگی دارد چون اساسا فرهنگ را نمیبینند. اگر در ایران دولت عاقلهای روی کار بیاید و از این دولت در چارچوب منافع ملی حمایت شود شرایط بسیار بهتر از این خواهد شد. حق ایران نیست که شاخصهای کلان اقتصادیاش از عربستان، امارات، قطر، آذربایجان و ترکیه پایینتر باشد. طبق سند چشم انداز20ساله ایران باید به رتبه اول میرسید.
در همین راستا هیچ کس از رئیس دولتهای نهم و دهم نپرسید که چرا اقتصاد را به عقب برد اما بر عکس اکنون که مقداری زمینه مساعد شده کلی جوعلیه آقای روحانی ایجاد میکنند. در شرایط فعلی دکتر روحانی خیرالموجودین است. سیستم را باید اصلاح کرد و این نگرانی وجود دارد که اگر تندروها به قدرت برسند قطعا اقتصاد روبهزوال و نابودی خواهد رفت و به اقتصادی مانند اقتصاد کره شمالی تبدیل خواهد شد.