يكشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ق.ظ
رصد روابط ایران و اروپا در سال 2018
روزنامه دنیای اقتصاد: دکتر احمد نقیبزاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتوگویی اظهار کرد که در چشمانداز کلان روابط ایران و اروپا، افزایش سطح این روابط منوط بهشدت و ضعف قطبی شدن روابط ایالاتمتحده با اروپا است.
احمد نقیبزاده در گفتوگو با «دیپلماسی ایرانی» گفت که اگر واشنگتن در روابط خود با اروپا بر این مساله تاکید کند که اروپاییان باید میان واشنگتن و تهران یکی را برگزینند، قطعا بر روابط ایران با اروپا تاثیرات مستقیم سوئی را در سطح استراتژیک و راهبردی خواهد داشت. نقیبزاده درخصوص ارزیابی از مناسبات ایران با اروپا با محوریت برجام در سال ۲۰۱۷ که منجر به افزایش مناسبات با کشورهای جهان بهخصوص اروپایی شد، گفت: «تاکنون برجام توانسته روابط آمریکا و اروپا درخصوص ایران را از حالت قطبی خارج کند. از همین رو نیز به موازات این نکته بعد از برجام شاهد رفت و آمدهای دیپلماتیک سران و مقامات اروپایی به ایران بودهایم. در آنسو نیز تهران هم به کرات سفرهای سیاسی – اقتصادی خود را با انعقاد قراردادهایی به کشورهای مختلف اروپایی داشته است. در سال ۲۰۱۷ نیز این مناسبات با شدت و ضعف پی گرفته شده است. در طول سالجاری میلادی تهران و کشورهای اروپایی سعی داشتند که بیشتر بر مناسبات اقتصادی تاکید داشته باشند و از تمامی ظرفیتها، فرصتها و بازارهای یکدیگر کمال بهره را ببرند.»
کارشناس مسائل اروپا افزود: «دو نکته مهم را درخصوص روابط اروپا با ایران مدنظر داشت؛ اول اینکه اروپا بهشدت از تداوم تنش و جنگ در خاورمیانه هراس دارد، چرا که این مساله میتواند به افزایش سیل مهاجرت و متعاقب آن افزایش مشکلات کشورهای اروپایی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و از همه مهمتر امنیتی بینجامد. بنابراین اروپا تمام تلاش و سعی خود را برای کاهش یا حتی قطع تنشها و جنگ نظامی در خاورمیانه بهخصوص در سال آینده میلادی متمرکز خواهد کرد تا از گسیل مهاجران به سمت اروپا جلوگیری شود. در این خصوص اروپا به نقش و جایگاه مهم ایران در خاورمیانه چشم دوخته است، بنابراین در سال آتی میلادی میتواند بخشی از همکاریها و روابط ایران با اروپا در این خصوص باشد.» نقیبزاده ادامه داد: «مساله دوم به حوزه اقتصادی باز میگردد. اروپا به کشورهای خاورمیانه از جمله ایران بهعنوان بازاری برای کسب سود بیشتر نگریسته است. پس اروپا بر این اساس تعاملات و روابط خود را با ایران یا هر کشور دیگری تعریف میکند. بنابراین بهطور کلی، کلان و راهبردی روابط ایران و اروپا در سایه این دو مساله مثبت ارزیابی میشود، مگر اینکه آمریکا با قطبیسازی روابط خود با اروپا مانع جدی در مسیر مناسبات تهران با کشورهای اروپایی ایجاد کند.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا در این فضا میتوان گفت که اروپا فارغ از قطبیسازی بهدنبال افزایش مناسبات خود با ایران بهرغم فشارهای ایالاتمتحده خواهد بود، ابراز کرد: «آینده بهصورتی خواهد بود که آمریکا بهخصوص در دوره ترامپ تلاش و سعی خود را بهرغم وجود برجام و مخالفت اروپا برای ایجاد یک اجماع مجدد جهانی علیه ایران بهکار خواهد بست. بنابراین گشایش چندانی میان روابط ایران با اروپا در آینده وجود ندارد، مادامی که ترامپ به سیاق گذشته در سیاست خارجی خود عمل کند و در مقابل ایران هم مناسبات دیپلماتیک غیر منعطف خود را در پیش گیرد؛ درهای دیپلماسی نیز روی ایران در آینده بسته خواهد ماند.» احمد نقیبزاده با بیان اینکه تا حدی میتوان گفت که این تصمیم اروپا میتواند به استقلال عمل بیشتر اروپاییان در مقابل آمریکا و متعاقب آن افزایش مناسبات ایران و اروپا بینجامد، افزود: «اما مساله اینجا است که باید دید این تصمیم اروپا میتواند تا چه مرحلهای از فشارهای آمریکا تداوم پیدا کند. با روی کار آمدن ترامپ و نیز راهبرد جمع کردن آمریکا در مجامع و صحنه بینالمللی، رئیسجمهور آمریکا تمایل دارد از هزینههای گزاف واشنگتن در سازمانهای بینالمللی مانند ناتو بکاهد. از همین رو نیز ادامه حضور آمریکا در ناتو از سوی ترامپ منوط به افزایش بودجه نظامی برخی کشورهای اروپایی شده است. این مسائل بستر لازم را در دوران کنونی برای شکلدهی آرزوی دیرینه اروپاییان به وجود آورده است. اما اگر رئیسجمهوری بعدی آمریکا متفاوت از ترامپ عمل کند که بسیار هم محتمل است، احتمال بازگشت اروپا به سمت آمریکا وجود خواهد داشت. اما مساله مهم دیگر این است که فارغ از این تنشهای اخیر در میان روابط اروپا و آمریکا هیچگاه ایالاتمتحده از منافع کلان خود در اروپا و روابط عمیق و راهبردی خود با قاره سبز حتی در دوره ترامپ چشمپوشی نخواهد کرد.»
او در ادامه و در پاسخ به این سوال که آیا سفر جانسون، میتواند بهعنوان نقطه عطف و سرآغازی برای سفرهای سران و مقامات کشورهای کلیدی اروپایی در سال ۲۰۱۸ به ایران تلقی شود، گفت: «برای سفر بوریس جانسون نمیتوان از کلمه نقطه عطف استفاده کرد، چرا که اولا سران اروپایی پیشتر بارها سفرهایی را به ایران داشتهاند. ثانیا مساله سفر جانسون به پیگیری پرونده نازنین زاغری باز میگشت و در طول سفر کوتاه او مسائل دیپلماتیک مهم یا مناسبات و روابط اقتصادی پیگیری نشد. مضافا اینکه باید دید که سفر بوریس جانسون میتواند چه پیامدهایی را برای ایران در آینده داشته باشد؛ بنابراین نفس سفر جانسون یا هر مقام دیگر اروپایی به ایران مهم نیست، مادامی که تغییری در روابط میان اروپا با ایران بهصورت جدی ایجاد نکند.»
نقیبزاده درخصوص ارزیابی از سیاست خارجی پاریس درخصوص خاورمیانه و بهویژه ایران نیز گفت: «همواره خاورمیانه برای فرانسه حساس و حیاتی بوده است. اساسا اروپا نگاهی تاریخی به این منطقه دارد. نکته مهمی که نباید فراموش کرد این است که با وجود سیاست عربی ثابت و تعریف شده در دیپلماسی و سیاست خارجی فرانسه اما هیچ تعریفی از راهبرد و استراتژی سیاست ایرانی در دیپلماسی فرانسه برای خاورمیانه وجود ندارد. اما در عین حال فرانسه بهشدت به دنبال گسترش روابط خود با ایران نیز هست. البته عدم تعریف سیاست و راهبرد ایرانی برای فرانسه و اروپا به این دلیل بوده است که در دوره پهلوی بهواسطه روابط گرم و پررنگ ایران و آمریکا جایی برای اروپا آن چنان که باید وجود نداشت و در ادامه هم در دوران انقلاب اسلامی نیز مرتبا این روابط در یک سیر نامشخص دستخوش تحولات و فراز و فرودهایی میشد که گاهی تا قطع کامل روابط پیش رفته و در برههای نیز سطح مناسبات خوب بوده است.»
او ادامه داد: «با وجود این مساله باز اروپا تمایل دارد که روابط خود را با ایران گسترش دهد. البته تحلیل غلطی هم در اروپا درخصوص ایران وجود دارد که باید تهران در این مساله قدری جدی باشد و آن استدلال غلط به این باز میگردد که تهران در نهایت طعمه واشنگتن است، البته در طول سالهای گذشته ایران به خوبی نشان داده که بهعنوان یک کشور مستقل و قدرتمند نسبت به استقلال و عدم سلطهپذیری بهشدت حساس است. در این راستا بیشترین تحلیل غلط به خود فرانسه در سایه القائات منافقین باز میگردد. اما اکنون با روشن شدن قدرت و توان ایران و نیز تمایل اروپا به افزایش همکاریها، آن هم بعد از برجام حالا توپ در زمین ایران است. بنابراین تهران هم در سیاست خارجی خود با نشان دادن یک ثبات رویه میتواند به گسترش و تعمیق روابط خود با اروپا در ۲۰۱۸ بیندیشد.
در این مسیر فرانسه هم میتواند یک راهبرد متناسب با اقتضائات کنونی ایران را در سیاست خارجی خود به موازات استراتژی عربی خاورمیانه تدوین و تعریف کند.» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در پایان و درخصوص آینده روابط ایران با اروپا را در سال ۲۰۱۸ نیز گفت: «به نظر من آینده بهصورتی خواهد بود که آمریکا به خصوص در دوره ترامپ تلاش و سعی خود را بهرغم وجود برجام و مخالفت اروپا برای ایجاد یک اجماع مجدد جهانی علیه ایران بهکار خواهد بست. بنابراین گشایش چندانی میان روابط ایران با اروپا آینده وجود ندارد، مادامی که ترامپ به سیاق گذشته در سیاست خارجی خود عمل کند و در مقابل ایران هم مناسبات دیپلماتیک غیرمنعطف خود را در پیش بگیرد؛ درهای دیپلماسی به روی ایران در آینده بسته خواهد ماند.»
احمد نقیبزاده در گفتوگو با «دیپلماسی ایرانی» گفت که اگر واشنگتن در روابط خود با اروپا بر این مساله تاکید کند که اروپاییان باید میان واشنگتن و تهران یکی را برگزینند، قطعا بر روابط ایران با اروپا تاثیرات مستقیم سوئی را در سطح استراتژیک و راهبردی خواهد داشت. نقیبزاده درخصوص ارزیابی از مناسبات ایران با اروپا با محوریت برجام در سال ۲۰۱۷ که منجر به افزایش مناسبات با کشورهای جهان بهخصوص اروپایی شد، گفت: «تاکنون برجام توانسته روابط آمریکا و اروپا درخصوص ایران را از حالت قطبی خارج کند. از همین رو نیز به موازات این نکته بعد از برجام شاهد رفت و آمدهای دیپلماتیک سران و مقامات اروپایی به ایران بودهایم. در آنسو نیز تهران هم به کرات سفرهای سیاسی – اقتصادی خود را با انعقاد قراردادهایی به کشورهای مختلف اروپایی داشته است. در سال ۲۰۱۷ نیز این مناسبات با شدت و ضعف پی گرفته شده است. در طول سالجاری میلادی تهران و کشورهای اروپایی سعی داشتند که بیشتر بر مناسبات اقتصادی تاکید داشته باشند و از تمامی ظرفیتها، فرصتها و بازارهای یکدیگر کمال بهره را ببرند.»
کارشناس مسائل اروپا افزود: «دو نکته مهم را درخصوص روابط اروپا با ایران مدنظر داشت؛ اول اینکه اروپا بهشدت از تداوم تنش و جنگ در خاورمیانه هراس دارد، چرا که این مساله میتواند به افزایش سیل مهاجرت و متعاقب آن افزایش مشکلات کشورهای اروپایی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و از همه مهمتر امنیتی بینجامد. بنابراین اروپا تمام تلاش و سعی خود را برای کاهش یا حتی قطع تنشها و جنگ نظامی در خاورمیانه بهخصوص در سال آینده میلادی متمرکز خواهد کرد تا از گسیل مهاجران به سمت اروپا جلوگیری شود. در این خصوص اروپا به نقش و جایگاه مهم ایران در خاورمیانه چشم دوخته است، بنابراین در سال آتی میلادی میتواند بخشی از همکاریها و روابط ایران با اروپا در این خصوص باشد.» نقیبزاده ادامه داد: «مساله دوم به حوزه اقتصادی باز میگردد. اروپا به کشورهای خاورمیانه از جمله ایران بهعنوان بازاری برای کسب سود بیشتر نگریسته است. پس اروپا بر این اساس تعاملات و روابط خود را با ایران یا هر کشور دیگری تعریف میکند. بنابراین بهطور کلی، کلان و راهبردی روابط ایران و اروپا در سایه این دو مساله مثبت ارزیابی میشود، مگر اینکه آمریکا با قطبیسازی روابط خود با اروپا مانع جدی در مسیر مناسبات تهران با کشورهای اروپایی ایجاد کند.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا در این فضا میتوان گفت که اروپا فارغ از قطبیسازی بهدنبال افزایش مناسبات خود با ایران بهرغم فشارهای ایالاتمتحده خواهد بود، ابراز کرد: «آینده بهصورتی خواهد بود که آمریکا بهخصوص در دوره ترامپ تلاش و سعی خود را بهرغم وجود برجام و مخالفت اروپا برای ایجاد یک اجماع مجدد جهانی علیه ایران بهکار خواهد بست. بنابراین گشایش چندانی میان روابط ایران با اروپا در آینده وجود ندارد، مادامی که ترامپ به سیاق گذشته در سیاست خارجی خود عمل کند و در مقابل ایران هم مناسبات دیپلماتیک غیر منعطف خود را در پیش گیرد؛ درهای دیپلماسی نیز روی ایران در آینده بسته خواهد ماند.» احمد نقیبزاده با بیان اینکه تا حدی میتوان گفت که این تصمیم اروپا میتواند به استقلال عمل بیشتر اروپاییان در مقابل آمریکا و متعاقب آن افزایش مناسبات ایران و اروپا بینجامد، افزود: «اما مساله اینجا است که باید دید این تصمیم اروپا میتواند تا چه مرحلهای از فشارهای آمریکا تداوم پیدا کند. با روی کار آمدن ترامپ و نیز راهبرد جمع کردن آمریکا در مجامع و صحنه بینالمللی، رئیسجمهور آمریکا تمایل دارد از هزینههای گزاف واشنگتن در سازمانهای بینالمللی مانند ناتو بکاهد. از همین رو نیز ادامه حضور آمریکا در ناتو از سوی ترامپ منوط به افزایش بودجه نظامی برخی کشورهای اروپایی شده است. این مسائل بستر لازم را در دوران کنونی برای شکلدهی آرزوی دیرینه اروپاییان به وجود آورده است. اما اگر رئیسجمهوری بعدی آمریکا متفاوت از ترامپ عمل کند که بسیار هم محتمل است، احتمال بازگشت اروپا به سمت آمریکا وجود خواهد داشت. اما مساله مهم دیگر این است که فارغ از این تنشهای اخیر در میان روابط اروپا و آمریکا هیچگاه ایالاتمتحده از منافع کلان خود در اروپا و روابط عمیق و راهبردی خود با قاره سبز حتی در دوره ترامپ چشمپوشی نخواهد کرد.»
او در ادامه و در پاسخ به این سوال که آیا سفر جانسون، میتواند بهعنوان نقطه عطف و سرآغازی برای سفرهای سران و مقامات کشورهای کلیدی اروپایی در سال ۲۰۱۸ به ایران تلقی شود، گفت: «برای سفر بوریس جانسون نمیتوان از کلمه نقطه عطف استفاده کرد، چرا که اولا سران اروپایی پیشتر بارها سفرهایی را به ایران داشتهاند. ثانیا مساله سفر جانسون به پیگیری پرونده نازنین زاغری باز میگشت و در طول سفر کوتاه او مسائل دیپلماتیک مهم یا مناسبات و روابط اقتصادی پیگیری نشد. مضافا اینکه باید دید که سفر بوریس جانسون میتواند چه پیامدهایی را برای ایران در آینده داشته باشد؛ بنابراین نفس سفر جانسون یا هر مقام دیگر اروپایی به ایران مهم نیست، مادامی که تغییری در روابط میان اروپا با ایران بهصورت جدی ایجاد نکند.»
نقیبزاده درخصوص ارزیابی از سیاست خارجی پاریس درخصوص خاورمیانه و بهویژه ایران نیز گفت: «همواره خاورمیانه برای فرانسه حساس و حیاتی بوده است. اساسا اروپا نگاهی تاریخی به این منطقه دارد. نکته مهمی که نباید فراموش کرد این است که با وجود سیاست عربی ثابت و تعریف شده در دیپلماسی و سیاست خارجی فرانسه اما هیچ تعریفی از راهبرد و استراتژی سیاست ایرانی در دیپلماسی فرانسه برای خاورمیانه وجود ندارد. اما در عین حال فرانسه بهشدت به دنبال گسترش روابط خود با ایران نیز هست. البته عدم تعریف سیاست و راهبرد ایرانی برای فرانسه و اروپا به این دلیل بوده است که در دوره پهلوی بهواسطه روابط گرم و پررنگ ایران و آمریکا جایی برای اروپا آن چنان که باید وجود نداشت و در ادامه هم در دوران انقلاب اسلامی نیز مرتبا این روابط در یک سیر نامشخص دستخوش تحولات و فراز و فرودهایی میشد که گاهی تا قطع کامل روابط پیش رفته و در برههای نیز سطح مناسبات خوب بوده است.»
او ادامه داد: «با وجود این مساله باز اروپا تمایل دارد که روابط خود را با ایران گسترش دهد. البته تحلیل غلطی هم در اروپا درخصوص ایران وجود دارد که باید تهران در این مساله قدری جدی باشد و آن استدلال غلط به این باز میگردد که تهران در نهایت طعمه واشنگتن است، البته در طول سالهای گذشته ایران به خوبی نشان داده که بهعنوان یک کشور مستقل و قدرتمند نسبت به استقلال و عدم سلطهپذیری بهشدت حساس است. در این راستا بیشترین تحلیل غلط به خود فرانسه در سایه القائات منافقین باز میگردد. اما اکنون با روشن شدن قدرت و توان ایران و نیز تمایل اروپا به افزایش همکاریها، آن هم بعد از برجام حالا توپ در زمین ایران است. بنابراین تهران هم در سیاست خارجی خود با نشان دادن یک ثبات رویه میتواند به گسترش و تعمیق روابط خود با اروپا در ۲۰۱۸ بیندیشد.
در این مسیر فرانسه هم میتواند یک راهبرد متناسب با اقتضائات کنونی ایران را در سیاست خارجی خود به موازات استراتژی عربی خاورمیانه تدوین و تعریف کند.» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در پایان و درخصوص آینده روابط ایران با اروپا را در سال ۲۰۱۸ نیز گفت: «به نظر من آینده بهصورتی خواهد بود که آمریکا به خصوص در دوره ترامپ تلاش و سعی خود را بهرغم وجود برجام و مخالفت اروپا برای ایجاد یک اجماع مجدد جهانی علیه ایران بهکار خواهد بست. بنابراین گشایش چندانی میان روابط ایران با اروپا آینده وجود ندارد، مادامی که ترامپ به سیاق گذشته در سیاست خارجی خود عمل کند و در مقابل ایران هم مناسبات دیپلماتیک غیرمنعطف خود را در پیش بگیرد؛ درهای دیپلماسی به روی ایران در آینده بسته خواهد ماند.»
۹۶/۱۰/۱۰