اخبار اقتصادی-اخبار کارآفرینان برتر-اخبار فعالان اقتصادی

مهم ترین اخبار اقتصادی و اخبار مربوط به کار آفرینان و فعالان برتر کشور را در این وبلاگ ملاحظه فرمایید.

اخبار اقتصادی-اخبار کارآفرینان برتر-اخبار فعالان اقتصادی

مهم ترین اخبار اقتصادی و اخبار مربوط به کار آفرینان و فعالان برتر کشور را در این وبلاگ ملاحظه فرمایید.

اخبار اقتصادی-اخبار کارآفرینان برتر-اخبار فعالان اقتصادی
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگینامه علی انصاری» ثبت شده است

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۵۹ ب.ظ

بیوگرافی علی انصاری

علی انصاری، متولد 1347/10/05 تهران

مهندس راه و ساختمان، فعال اقتصاد و توسعه

علی انصاری مالک ایران مال

اهم فعالیت های اقتصادی:

  • ایجاد کارخانه تولید لوله و پروفیل در ماهدشت در سال 1366.
  • ورود به عرصه صادرات و واردات (بازرگانی) از کشورهای cis/ 1368.
  • ایجاد مرکز توزیع آهن آلات با عنوان مجتمع تجاری بهاران و بهاران 2 در منطقه 18 تهران/ 1372.
  • ایجاد گروه سرمایه گزاری تات، 1380ـ تاکنون مدیرعامل گروه.
  • ایجاد مرکز توزیع مبلمان و دکوراسیون با نام بازار مبل ایران/ بازار مبل ایران شماره 2/ بازار مبل ایران
  • ایجاد و تأسیس بانک تات در 08/08/1388 به عنوان هشتمین بانک خصوصی جمهوری اسلامی ایران.
  • ایجاد یکی از 5 مرکز خرید بزرگ جهان (ایران مال) در تهران-1397

فعالیت های صنفی:

  1. تشکیل انجمن صنفی مبلمان و دکوراسیون استان تهران – 1386، رئیس انجمن.
  2. برگزاری 9 دوره کنفرانس بین المللی مبلمان و دکوراسیون 1395-1387، رئیس کنفرانس.
  3. عضویت در هیأت مدیره بانک تات 1390-1388.
  4. ایجاد مرکز آموزش علمی ـ کاربردی ویژه صنف و صنعت مبلمان 1389.
  5. عضویت در اتاق بازرگانی، صنایع و معادن استان تهران 1393-1389.
  6. ایجاد شورای ملی مبلمان، دکوراسیون و صنایع وابسته 1391، رئیس شورا.
  7. ایجاد موزه ملی مبل ایران 1391

فعالیت های اجتماعی:

  • نایب رئیس فدراسیون دوچرخه سواری. 1387
  • رئیس فدراسیون دو چرخه سواری. 1388
  •  عضویت در هیأت مدیره باشگاه استقلال. 1390-1388
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۷ ، ۱۲:۵۹
کاظم علیمردانی
شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۳۷ ب.ظ

علی انصاری:سهم صنعت، افزایش نیافته است

مصاحبه با علی انصاری:
ایجاد مزیت در یک صنعت، منجر به توسعه صنعتی نمی‌شود.
صنعت کشور حال و روز خوشی ندارد. روند تعطیلی کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و بنگاه‌های کوچک و بزرگ تولیدی، انتقادات صریح و مستمری را موجب شده است. مقامات مسئول و رسمی کشور، بسیاری از منتقدان را به سیاه‌نمایی متهم می‌کنند و منتقدان، مقامات دولتی را خوش‌بین می‌نامند. در آستانه روز صنعت پای صحبت مهندس علی انصاری نشستیم. کارآفرین و فعال صنعتی- اقتصادی نام آشنایی که همواره حرف‌های شنیدنی و تازه دارد. او معتقد است: «توسعه صنعتی یک فرآیند زمان‌دار، هدفمند، مستمر و مشارکتی است و باید کلیت صنعت را شامل شود یعنی ایجاد مزیت در یک صنعت خاص مثلاً پتروشیمی یا نفت، حتماً منجر به توسعه نمی‌شود. نیاز به سرمایه‌گذاری خارجی، ورود پول ارزان، ساماندهی صنعت بانکداری و بازار غیرمتشکل پولی یعنی سرو سامان دادن به موسسات مالی و نهادهای فعال بازار سرمایه که صلاحیت و مجوز دارند، علمی و تجاری شدن تولید، یعنی ایجاد رابطه معنی‌دار میان مثلث دانشگاه، صنعت و بازار، ایجاد مزیت رقابتی، مضاف بر تربیت نیروی انسانی متخصص و بها دادن به پژوهش‌های کابردی از الزامات توسعه صنعتی است.» در ادامه مشروح این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

 -وضعیت صنعت کشور را به طور کلی چگونه ارزیابی می‌کنید؟
البته سئوال شما کلّی است و حتماً برای ارزیابی مدنظر شما باید مقدمه‌ای عرض کنم. اول اینکه واژه صنعت، یک واژه فراگیر است و پیشوند بسیاری از کسب و کارها قرار می گیرد. مثلاً صنعت ساختمان، صنعت پوشاک، صنعت بانکداری، صنعت مبلمان و دکوراسیون، صنعت خودروسازی و البته تقسیم بندی هایی هم دارد مانند صنایع سنگین و سبک، زیربنایی، زود بازده و غیره. به طور کلی ساختار اقتصادی کشور از چهار گروه اصلی تشکیل شده است. کشاورزی، نفت، خدمات، صنایع و معادن.

علی انصاری

بخش صنعت و معدن فعالیت‌های صنعت ساخت (تولید)، معدن، ساختمان، برق، آب و گاز را شامل می شود و در مورد هرکدام از اینها می‌توان مفصل صحبت کرد. به طور کلی چندان که در اسناد بالادستی و قوانین 5 ساله و یک ساله کشور هم صراحتاً قید شده است، قرار بر این بود که سهم نفت در اقتصاد کاهش یابد و سهم سایر گروه‌های اصلی مانند صنعت، خدمات و کشاورزی افزایش یابد. در عمل، شاید سهم نفت کاهش یافته باشد ولی حتماً سهم صنایع و معادن و به تعبیر کلی‌تر، صنعت افزایش نیافته است. تا حدی که می‌توان گفت روند توسعه صنعتی کشور، معکوس شده است.

-دلیل کند شدن روند توسعه صنعتی یا معکوس شدن آن را چه می‌دانید؟

اولاً در عرصه اقتصاد کلان پدیده تک‌ عاملی وجود ندارد و علل و دلایل ایجاد یک وضعیت، متعدد و متفاوتند. به گمان بنده، یکی از دلایل اصلی که کلیت اقتصاد ما را تحت تأثیر قرار داده است، آمار شبهه‌ناک و تفسیری است. شبهه‌ناک، از این نظر که محل تردید است. راستی آزمایی چندانی نمی‌توان در مورد آنها انجام داد یا انجام نمی‌شود، ضمن آنکه تفسیری است. یعنی هرکس بر اساس نیاز و سلیقه خودش آن را می سازد و اعلام می کند. در واقع آمارهای اعلامی، نوعی عددسازی است و بعضاً این عددسازی ها مشکلاتی ایجاد می کند. مضاف بر آمار تفسیری، یکی دیگر از عوامل تضعیف کننده اقتصاد کلان کشور، تعدد یا فراوانی صاحب نظران است. متأسفانه همه –اعم از باصلاحیت و بی صلاحیت- در همه امور اظهار نظر می کنند و جالب آنکه خود را متخصص هم می دانند. وقتی همه در یک عرصه مثلاً اقتصاد یا فرهنگ یا سیاست یا تجارت، همه چیزدان می شوند، حتماً مشکل و بحران ایجاد می شود.

دلیل دیگر کهنگی، فرسودگی و اصطلاحاً ضعف تکنولوژیک است. باید بپذیریم که اگر تکنولوژی را یکی از عوامل تولید بدانیم، تکنولوژی امروز ما، پیش‌ دیجیتال است. یعنی مدرن نیست. دلیل دیگر را می‌توان گرانی پول دانست. گرانی پول مقوله بسیار مهمی است. صنعت بانکداری کشور هم متأثر از گرانی پول است. بنده بانکدار نیستم و مسئولیت بانکی هم ندارم، ولی ربط دادن همه مشکلات کشور را به صنعت بانکداری عاقلانه و منصفانه نمی دانم. هرکس در هر کجا کارش گیر می کند، به بانکها گیر می دهد. وقتی پول گران است، بانک چطور می تواند وام ارزان بدهد؟ ضمن آن که گرانی پول، منابع بانکها را هم در پرداخت سود سپرده تحت تأثیر قرار می دهد. متأسفانه همه نسبت به بانکها موضع انتقادی دارند و شاید لازم باشد بانک مرکزی به عنوان بانکِ بانکها، که فرمان بازار پول را در دست دارد، اقتدار و اختیار بیشتری پیدا کند و حرف بانک مرکزی، فصل الخطاب باشد. اصلاً وظیفه دفاع از همه بانکها –البته آنها که مجوز دارند- بر عهده بانک مرکزی است. بگذریم. حتی این پول گران هم در صنعت، میان واحدهای صنعتی اعم از مادر، زیربنایی، متوسط، کوچک و زودبازده به شکل درست توزیع نمی‌شود. مشکل مواد اولیه، تعرفه، نرخ مالیات، مثلاً افزایش 8 درصدی مالیات مشاغل در سال جاری، عدم حمایت علمی و کارشناسی از نوآوری ها و فعالیت های جدید صنعتی و حتی خدماتی، هر یک به اندازه خود، در ایجاد این وضعیت نقش و تأثیر دارند.
علی انصاری
-مقامات دولتی رشد بخش صنعت را مناسب و مطلوب اعلام می‌کنند، در این مورد نظرتان چیست؟

همان‌گونه که عرض کردم و البته در جریان آمار و ارقام هم هستم، می‌دانم که مرکز آمار رشد بخش صنعت را در سال گذشته، 5/6 درصد اعلام کرد و بانک مرکزی 9/6 درصد. در واقع این تفاوت از سوی دو مرجع معتبر، گفته بنده را تأیید می‌کند.

-کدام بخش صنعت، می‌تواند در برون رفت از وضعیت رکود، موثرتر باشد؟ مثلاً ساخت، نفت، گاز، کدام بخش؟

به گمان بنده صنعت ساخت با توجه به صنایع پیشینی و پسینی یعنی زنجیره مشاغل تخصصی پیش و پس از ساخت این قابلیت را دارد. به عنوان مثال سهم صنعت ساخت در تولید ناخالص داخلی اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه در سال 2015 ، در چین 30 درصد، اندونزی 21 درصد، مجارستان 25 درصد و ترکیه 18 درصد بوده است. یعنی تولید، یعنی ساخت محصول صنعتی. ما در این عرصه ضعیف عمل کرده‌ایم. البته وقتی صحبت از خروج از رکود می‌شود باید اقتضائات اقتصادی، فرهنگی جامعه را نیز در نظر گرفت.

تجربه 50 سال اخیر کشور حاکی از آن است که هرگاه بخش ساختمان فعال می‌شود، کلیت اقتصاد وارد مدار رونق می‌شود. من از شما به عنوان یک فرد رسانه‌ای می‌پرسم، چقدر از سرمایه کشور درحال حاضر، در بخش ساختمان‌های ساخته شده، اعم از مسکونی، اداری، تجاری قفل شده است؟ این بخش را باید فعال کرد.

بنده معتقدم صنعت ساختمان، ویترین یک کشور است. ما وقتی می گوییم ساختمان، طیف وسیعی را مدنظر قرار می دهیم. ساختمان های مسکونی، اداری، تجاری، فرهنگی، گردشگری، همه زیر این موضوع قرار می گیرند. حتی ساختمان های تاریخی. شما وارد هر کشور یا پایتخت هر کشور می شوید اول ساختمان سازی و معماری شخصی و شهری آنجا را می بینید و در مورد آن قضاوت می کنید.

به گمان من اگر بخواهیم صنعت گردشگری توسعه پیدا کند و رونق بگیرد، حتماً باید هتل های مجهز، مدرن، امن و مطابق با استانداردهای بین المللی بسازیم، اگر می خواهیم ارز کشور وارد کشورهای حاشیه خلیج فارس نشود، حتماً باید مراکز تفریحی برای اوقات فراغت جامعه در سطح بین الملل داشته باشیم، حتماً باید مراکز مدرن و مجهز تجاری داشته باشیم. اینها همه باعث می شود مردم به دبی و ترکیه و سایر جاها نروند. پس رونق در ایجاد ساختمان های متعدد، در سایر بخشها هم رونق ایجاد می کند. در واقع اشتغال ایجاد می کند، تولید ثروت می شود، رونق اقتصادی به وجود می آید. صادرات غیرنفتی کشور افزایش پیدا می کند. شما چقدر در مورد صادرات بخش خدمات کار کرده اید و یا اطلاع دارید؟

-سهم صادرات صنعتی ما، در سبد صادراتی کشور، 28 درصد است و سهم محصولات کشاورزی کمتر از 10 درصد و سهم صادرات سوخت و محصولات معدنی نزدیک 63 درصد، این وضعیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

طبیعی است که اتکای اقتصاد ملی به نفت، دغدغه همگانی است و آمارهای شما هم این موضوع را تأیید می‌کند. حتی در بخش رشد اقتصادی هم، عده‌ای سهم نفت و گاز را از درصد رشد اقتصادی کم می‌کردند و می‌گفتند این عدد هنگامی واقعی است که نفت و گاز از آن کسر شود. بنده معتقدم اقتصاد مقاومتی که مورد تأکید مقام معظم رهبری است، ناظر به ایجاد موازنه در این ارقام است. اگر اقتصاد ما درون‌زا و برون‌نگر شود و اگر تولید و اشتغال که در نام‌گذاری سال 96 هم مورد تأکید حضرت ایشان واقع شده، جدّی گرفته شود، حتماً می‌توانیم سهم صادرات صنعتی را افزایش و به همان اندازه صادرات نفت و گاز و مواد معدنی را کاهش دهیم.

-شما را یک کارآفرین یا فعال اقتصادی چند بعدی می‌دانند. عمده فعالیت‌تان در حال حاضر در کدام بخش متمرکز است؟

البته واژه کارآفرین هم از آن واژه هایی است که خیلی مورد استفاده قرار می گیرد، بنده ادعای کارآفرینی ندارم ولی ادعای خدمت گزاری در جهت رشد و پیشرفت کشور را دارم و خدا را از این بابت شکر می کنم که توفیق خدمت برایم فراهم شده است.

فعالیت‌های اقتصادی بنده ابتدا از صنعت فولاد و آهن شروع شد و هم اینک هم در حوزه های بالادستی و پائین دستی این صنعت ادامه دارد و فعالیم. البته اگر بخواهیم براساس پیشینه خانوادگی و صنفی خدمتتان بگویم، طی پنچاه سال اخیر پدربزرگوارم در صنعت ساختمان فعالیت داشته‌اند. بنده بعد از ساخت بازار آهن در تهران، وارد ایجاد و ساخت مراکز یا ساختمان های مدرن تجاری، به قول خودمان مراکز توزیعی مدرن در صنعت مبلمان و دکوراسیون شدم و با توجه به سهم حدود 8 درصدی این صنعت در ایجاد اشتغال و گردش مالی قابل توجه آن، اقدامات موثری طی 2 دهه اخیر در مفهوم‌سازی، نهادسازی، مدل‌سازی و استاندارد سازی در این صنعت انجام دادم، رویکرد علمی، فرهنگی هم داشتیم و داریم، یعنی دانشگاه علمی- کاربردی ویژه این صنعت را ایجاد کردیم. مرکز تحقیقات کاربردی و موزه ملی مبلمان ایجاد شد.

هنوز هم در این عرصه فعالیت دارم و با افتخار اعلام می کنم چنانچه مورد نظر مقام معظم رهبری است ما صنعت مبلمان را درون زا و خودکفا کرده ایم و انشالله در 13 آذر امسال در دهمین کنفرانس بین المللی هنر- صنعت مبلمان تحت عنوان دکو 2017، بنده با فعالان این صنعت جشن خودکفایی صنعت مبلمان را برگزار می کنیم.

ما نیاز داخلی جمعیت 80 میلیونی کشور را به انواع مبلمان خانگی، اداری، کودک، سینمایی و ... تأمین کرده ایم. ولی در پاسخ به سئوال شما، به طور مشخص باید بگویم اهتمام ما به همان اندازه که متوجه صنعت ساختمان بوده، ناظر به ارائه خدمات هم بوده است و از نوسازی مراکز مدرن تجاری در صنعت مبلمان و سپس موبایل به مجتمع‌های تجاری چند منظوره رسیده ایم که این نوع مراکز تجاری از جمله نیازهای اساسی جامعه است. ما پس از تحقیق و بررسی لازم در جهت شناسایی و رفع نیازهای مردم به مراکز تجاری، اقامتی، گردشگری و تفریحی اقدام کرده ایم که در فرصت های بعد خدمتتان توضیح می دهم.

-به نظر شما توسعه صنعتی چه ویژگی‌ها و الزاماتی دارد؟

به گمان بنده توسعه صنعتی یک فرآیند زمان‌دار، هدفمند، مستمر و مشارکتی است و باید کلیت صنعت را شامل شود، یعنی ایجاد مزیت در یک صنعت خاص مثلاً پتروشیمی یا نفت، حتماً منجر به توسعه نمی‌شود. نیاز به سرمایه‌گزاری خارجی، ورود پول ارزان، ساماندهی صنعت بانکداری و بازار غیرمتشکل پولی، یعنی سر و سامان دادن به موسسات مالی و نهادهای فعال بازار سرمایه که صلاحیت و مجوز دارند، علمی و تجاری شدن تولید، یعنی ایجاد رابطه معنی دار میان مثلث دانشگاه، صنعت و بازار، ایجاد مزیت رقابتی، مضاف بر تربیت نیروی انسانی متخصص و بها دادن به پژوهش‌های کاربردی از الزامات توسعه صنعتی است. اخیراً شنیدم جمهوری اسلامی ایران و کره جنوبی بر اختصاص یک خط اعتباری هشت میلیارد یورویی توافق کرده‌اند. چنین اقداماتی می‌تواند مؤثر باشد. ما حتماً و باید به اقتصادهای نوظهور دنیا تعامل داشته باشیم و بنده کراراً گفته‌ام تعامل پیش‌نیاز و شرط توسعه است و توسعه ابعاد متفاوت و متعددی دارد.

-در آستانه روز صنعت چه انتظاراتی برای صنعت کشور دارید؟

در آستانه روز صنعت، امیدوارم اولاً در مورد ساختار اداری وزارتخانه‌های صنعت- معدن، تجارت، مسکن، راه و شهرسازی به یک تصمیم و سامان دائمی برسیم و براساس سیاست‌های کلی نظام، ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، بویژه اقتصاد مقاومتی در فضایی به دور از تنش و ماجراجویی، یعنی فضایی سرشار از همدلی و تعاون و تعامل مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت با سایر کشورهای جهان و البته کشورهای دوست، همه فعالان در همه بخش‌ها اعم از دولتی، خصوصی و تعاونی با هم بکوشند که راههای برون‌رفت از وضعیت فعلی را پیدا کنند.

کشور ما ظرفیت‌های بالقوه‌ای دارد. بالفعل کردن این ظرفیت‌ها وظیفه تک تک فعالان اقتصادی، صنعتی و خدماتی است. در واقع اگر بپذیریم هریک از ما بخشی از مشکل کشور هستیم، آن‌وقت می‌توانیم بخشی از راه‌ حل‌های مورد نیاز آن نیز باشیم.
۱۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۶ ، ۱۲:۳۷
کاظم علیمردانی

مالک بزرگ‌ترین بازار مبل خاورمیانه. مدیرعامل و حامی مالی باشگاه استقلال. مالک بازار موبایل ایران. بنیان‌گذار بانک تات. سازنده بزرگ‌ترین فروشگاه جهان و… به راستی علی انصاری کیست؟ چگونه به چنین ثروتی دست پیدا کرده است؟ چه ارتباطی میان بازار موبایل و مبل و فوتبال وجود دارد؟ آیا دارایی‌اش محصول دانش، تجربه و زحمت است؟ یا تنها شاهین بخت و اقبال بر دوش او نشسته است؟

 1

از خیابان شمشیری تا انتهای همت

علی انصاری در محله شمشیری (۲۰ متری زاهدی) به دنیا آمد. او خودش را «بچه کف بازار» می‌داند. عبارتی که به پیشه بازاری پدرش اشاره دارد.

برخلاف بسیاری از متمولان که دوست دارند سوژه اخبار و رسانه‌ها باشند، انصاری خیلی کم از خودش می‌گوید. به همین دلیل هم اطلاعات زیادی از زندگی شخصی او در دست نیست. پدرش در بازار و در صنعت ساختمان مشغول بود. اما پسران، پیشه پدری را دنبال نکردند. علی انصاری ابتدا یک مغازه مبل‌فروشی کوچک داشت. بعد از آن، به ساخت‌وساز روی آورد و به تعبیر خودش «بساز و بفروش» شد. اولین دفتر او در شادآباد بود و ساختمان‌های بهاران ۱ و ۲ از اولین ساخته‌هایش محسوب می‌شدند.

 

کشف بازارهای جدید

کار ساخت‌وساز در دهه هفتاد و هشتاد رونق خوبی گرفت و بسیاری را به ثروت رساند. اما بیشتر آن «بساز و بفروش‌ها» در ساخت‌وساز ماندند، تا ۲۰ سال بعد از رکود این بازار گله کنند. در حالی که انصاری، همان‌طور که بازار مسکن را یافته بود، بار دیگر بازارهای جذاب دیگری را شناسایی کرد و به آن‌ها وارد شد.

بازار موبایل یکی از همین بازارها بود. با رشد خریدوفروش تلفن همراه از سال ۲۰۰۷، موبایل به یکی از بازارهای جذاب کشور تبدیل شد. انصاری این فرصت را قبل از دیگران شناسایی کرد و از آن بهره برد. شاید جالب باشد که بدانید بازار موبایل، فقط کمی بعد از رونمایی از اولین آیفون و در نقطه آغاز رشد پرشتاب بازار تلفن‌های هوشمند تاسیس شد.

 

رونق برای دیار قدیمی

شاید بیشتر مردم فکر کنند شمال شهر تهران بهترین محل برای راه‌اندازی یک مرکز خرید بزرگ مبل است. به خصوص که مردم این منطقه قدرت خرید بیشتری هم دارند. اما علی انصاری فروشگاهش را در جنوب شهر و در نزدیکی محله کودکی‌اش افتتاح کرد. این تصمیم ظاهرا دلایلی بیش از تفاوت قیمت در زمین‌های یافت‌آباد و جردن دارد.

نکته مهم این است که مردم شمال شهر می‌توانند پس از خریدشان، به راحتی هزینه حمل‌ونقل از جنوب به شمال را پرداخت کنند. اما هزینه انتقال کالای خریداری شده از شمال به جنوب شهر، می‌تواند انگیزه خرید را برای طیف بزرگی از مشتری‌ها از بین ببرد. برای همین نزدیکی به جنوب شهر، اندازه بازار را بزرگ‌تر می‌کند.

از طرف دیگر وجود بازار مبل در یافت‌آباد باعث شد که اکوسیستم جدیدی در این منطقه شکل بگیرد و کسب‌وکارهای مختلف این ناحیه رونق بگیرند. برای کارگران ساده، شاید رفت‌وآمد به شمال شهر راحت‌ نباشد. برای همین محل قرارگیری بازار مبل، فرصت‌های شغلی ایده‌آلی را برای هم‌محله‌ای‌های قدیم علی انصاری به وجود آورده است.

 

اوراقچی‌های یافت‌آباد

اگر امروز به بازار مبل بروید، می‌توانید سیمای دگرگون‌شده یافت‌آباد را به سادگی تشخیص بدهید. در زمان قاجار، کشاورزی و معماری پیشه بیشتر مردم یافت‌آباد بود. باغ‌های میوه و بوستان‌های سبزی‌کاری، باعث سرسبزی این منطقه شده بودند. در آن زمان یافت‌آباد محله‌ای اعیانی بود. خاندان‌های یافت‌آبادی‌ از بازماندگان خاندان زندیه بودند. آن‌ها در ابتدای قاجاریه و پس از سقوط لطفعلی‌خان زند به این منطقه کوچ داده شدند.

اما رشد شهر تهران به خصوص در زمان پهلوی دوم، چهره یافت‌آباد را متفاوت کرد. کارخانه‌های صنعتی تا حد زیادی به رونق اقتصادی یافت‌آباد کمک کردند، اما سرسبزی و طراوت را از یافت‌آباد گرفتند. تجمع اوراقچی‌ها در یافت‌آباد باعث شد که این محله کهن، سرووضعی آشفته پیدا کند. یافت‌آباد دیگر شباهتی به آن یافت‌آباد اعیان‌نشین و سرسبز نداشت.

 

چهره جدید یافت‌آباد

حالا اوضاع تغییر کرده است. بازار مبل ایران فرصت‌های شغلی متعددی را برای مردم این محله، و محله‌های اطراف به وجود آورد. این فرصت‌های شغلی فقط به خدمات موردنیاز بازار مبل محدود نمی‌شوند. نیاز به حمل‌ونقل و باربری نیز برای عده بی‌شماری شغل ایجاد کرد.

حضور خریداران سبب شد که مغازه‌ها و فروشگاه‌های دیگری نیز در این محله افتتاح شوند. از این میان می‌شود به لباس‌فروشی‌های لوکس یافت‌آباد اشاره کرد. دیگر نیازهای جانبی مراجعین به بازار مبل نیز بی‌پاسخ نماند و رستوران‌ها و غذاخوری‌های باکیفیتی در یافت‌آباد ایجاد شد.

این واحدهای صنفی بخشی از برنامه توسعه بازار مبل نبودند، اما به طور طبیعی سیمای یافت‌آباد را متحول کردند. حالا یافت‌آباد یک اکوسیستم اقتصادی زنده و پویا دارد و نقش بازار مبل در حیات و پویایی این محله قدیمی، غیرقابل‌انکار است.

 

 مردی از تبار «تات»

علی انصاری فقط به محله پدری وفادار نبود، بلکه نام تات نیز ارتباط تنگاتنگی با ریشه‌های خانوادگی او دارد. بعد از افتتاح بانک تات، نام این بانک به شکل سرواژه‌ای از «تجربه، اعتماد و توسعه» معنا شد.

اما خالی از لطف نیست بدانید عقبه علی انصاری را به یکی از اقوام ایرانی، یعنی قوم تات نسبت می‌دهند. این قوم به زبان تاتی صحبت می‌کنند که با زبان فارسی تفاوت دارد. تات‌ها در زمان مادها نقش مهمی در ساختار قدرت ایران داشتند. به شکلی که ترک‌ها، تمام ایرانی‌های یکجانشین را تات می‌نامیدند. هنوز در زبان ترکی تات به معنای شهرنشین، متمدن و باسواد است. زبان تاتی منابع نوشتاری ندارد و بخشی از میراث شفاهی ایران به حساب می‌آید. در زمان جنگ از زبان تاتی برای ارتباطات بی‌سیم استفاده شد. زیرا نیروهای دشمن نمی‌توانستند اطلاعات جنگی را از میان اصوات این زبان کهن، رمزگشایی کنند.

شاید انتخاب نام قومی، برای یک بانک چندان مناسب نباشد. به همین دلیل هم بود که برای تات معنایی دیگر ساختند. اما می‌شود از زاویه دیگری هم به این انتخاب نگریست. این‌که زنده نگه‌داشتن بخشی از میراث ناملموس این مرز و بوم از طریق تکرار نام آن در زبان رایج مردم، خالی از ارزش نیست.

 

دانش و تجربه

علی انصاری لیسانس معماری دارد و همین موضوع باعث علاقه‌ او به ساخت‌وساز شد. درست است که تجربه بزرگ‌ترین معلم تاریخ است و آموزه‌های این معلم سخت‌گیر را می‌شود در مصاحبه‌های انگشت‌شمار او دید. اما تاسیس یک بانک، سرمایه‌گزاری بر روی بازار مالی و ورود به بازارهای مبل و موبایل به دانشی عمیق نیاز دارد.

از نکات جالب در زمان افتتاح بانک تات، حضور جلال رسول‌اف و بهاءالدین هاشمی در کنار علی انصاری بود. هاشمی از مدیران باسابقه بانک صادرات بود و در مقابل، رسول‌اف را به عنوان یکی از مهم‌ترین مدیران نوگرای بانکداری خصوصی کشور در صنعت بانکداری شناخته می‌شد. کنار هم گذاشتن این دو ذهنیت متفاوت اما کارآزموده، از نکات قابل توجه برای آغاز جریانی بود که حالا در شریان‌های بانک آینده در تپش است.

 

ایران مال، بزرگ‌ترین فروشگاه جهان

این روزها در انتهای بزرگراه همت، بنایی عظیم در حال ساخت است که خیلی‌ها آن را بزرگ‌ترین فروشگاه متمرکز جهان می‌دانند.

ابتدا قرار بود در مرکز بازار بزرگ تهران، فروشگاهی مدرن ساخته شود. اما به دلیل مخالفت‌های پیش آمده، پروژه به محل فعلی آمد و البته ابعادش نیز چند برابر شد. در وصف بزرگی ایران مال گفته‌اند که برای بازدید از تمامی مغازه‌های این فروشگاه، ۳ روز وقت لازم خواهید داشت.

اما در این پروژه، مانند پروژه بازار مبل و بازار موبایل، اتفاق دیگری نیز رخ داده است. موضوع فقط ساخت فیزیکی یک ساختمان و واگذاری واحدهای آن نیست. بلکه در این پروژه‌ها برندها و دارایی‌های نامشهود جدیدی خلق می‌شود که می‌تواند آینده اقتصادی شهر تهران یا حتی کشور ایران را متحول کند.

 

پارادوکس ثروت در ذهن ما

در کشور ما به دلایل جامعه‌شناختی، برای بسیاری از افراد تنها ثروتمند بودن یک نفر، دلیل کافی برای مجرم شناختن او است. گویا تردیدی نیست که تنها راه تولید ثروت و سرمایه در ایران، فساد‌ و قانون‌گریزی است. در حالی که کتاب‌های «اسرار ثروتمند شدن» در صدر فروش بازار کتاب‌ کشور هستند، خریداران همین کتاب‌ها به دنبال خطاهای ثروتمندان می‌گردند. تا بتوانند توضیح دهند که چرا با وجود خواندن ده جلد کتاب در زمینه تولید ثروت، هنوز دولت و ثروتی به هم نزده‌اند.

پرسش اینجا است که با این نگاه، چرا سرمایه‌گذاران نباید پول‌هایشان را از کشور خارج کنند؟ چرا سرمایه‌گذاران خارج‌نشین ایرانی باید به اقتصاد داخلی جذب شوند؟ آیا نمی‌شد ایران مال را در دوبی و یا استانبول ساخت؟ اگر بپذیریم که سرمایه، شاه‌کلید اشتغال است، با سرمایه‌ستیزی چه طور می‌توانیم شعار تولید و اشتغال را محقق کنیم؟ اگر بدون بررسی، از تمام سرمایه‌داران نفرت داشته باشیم، چه طور می‌توانیم برای سرمایه‌گذاران خارجی از امن بودن ایران و بازدهی بالای بازار کشور بگوییم؟

 

فرش قرمز برای واردات یا بستری برای تولید؟

علی انصاری آن قدرها اهل رسانه نیست و کمتر پیش آمده که صحبت‌هایش منتشر شود. اما این موضوع باعث نشده که او را نقد نکنند. نقدهایی که بعضا با شایعه‌های بی‌پشتوانه همراه است. اما از گلایه‌های ناموجه و نامستدل که بگذریم، به یک نقد جدی بر می‌خوریم: تاسیس فروشگاهی بزرگ و متمرکز می‌تواند تقاضا را به شکل ناگهانی افزایش بدهد. اما سمت عرضه به سرعت نمی‌تواند خود را با شرایط جدید بازار تطبیق دهد. حتی اگر تولیدکننده بخواهد تولید را افزایش دهد، باز هم افزایش تولید به زمان نیاز دارد. به هر حال خرید تجهیزات، دستگاه‌ها، استخدام نیروها و افزایش تولید آنی نخواهد بود. از همین رو، مازاد تقاضا به خاطر تاخیر در اصلاح بازار، با واردات پر خواهد شد.

البته واضح است که تاخیر در جبران مازاد تقاضا، ابدی نیست و بالاخره سمت تولیدکننده می‌تواند خود را با تقاضای جدید تنظیم کند. نکته مهم این است که مازاد عرضه (واردات) سهم تولیدکننده را نخواهد گرفت، بلکه اندازه بازار را بزرگ خواهد کرد. به این ترتیب بعد از مدتی سهم تولیدکننده از بازار بزرگ‌تر خواهد شد. به همین دلیل اگر به افزایش تقاضا پاسخی درخور داده شود، در نهایت نفع تولیدکننده تامین خواهد شد.

اتفاقا فرصت پیش‌آمده به دلیل افزایش تقاضا، می‌تواند منجر به ایجاد کسب‌وکارهای جدید، سرمایه‌گزاری‌های نو و پیدایش فرصت‌های شغلی تازه بشود. این نقد به زبان خودمانی می‌گوید «چون ما حوصله نداریم بیشتر کار کنیم، عاملی که ما را به کار بیشتر تشویق کند، مطلوب نیست.»

 

سخن پایانی

برخی از ثروتمندان بدون تولید، بدون خدمتی شایسته و بدون ایجاد شغل، به تمکن می‌رسند و «تمرکز ناکارمد ثروت» ایجاد می‌کنند. در واقع این گروه از منافع کاذب، بدون ایجاد ارزش‌افزوده ملموس و واقعی بهره‌مند می‌شوند.

اما ثروتمندانی که خروجی‌های ملموس، و دارایی‌های ارزشمند ناملموس تولید کرده‌اند، آن‌هایی که شغل ایجاد کرده‌اند، آن‌هایی که ثروت‌هایشان را در ایران به گردش انداختند و فرصت ثروتمند شدن را برای دیگران هم فراهم کردند، آن‌ها که به نیازهای اساسی مردم پاسخ داده‌اند، بر خلاف گروه اول دغدغه‌ای بیش از پر کردن جیبشان داشته‌اند. این سرمایه‌داران و کارآفرینان می‌توانند آینده اقتصادی یک شهر یا حتی یک کشور را تغییر دهند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۰۹:۳۸
کاظم علیمردانی
هنر- صنعت مبلمان و دکوراسیون فرهنگی دیرینه و همگام با قافله تمدن بشری دارد. این صنعت، در مقاطع مختلف تاریخ، همگام با پیشرفت ها و جهش های علمی و تکنولوژیک بشر، همواره سعی کرده است ذائقه مخاطبان را با خود همراه کند.

حرکت به سمت علم محوری و تحصیلات دانشگاهی در این عرصه علی رغم پیشینه تاریخی، بسیار نوپا و در حال پیمودن گام‌های ابتدایی است. از این رو آنچه به ذخیره دانشگاهی و پژوهشی ما افزوده می شود، گامی بلند و در خور تآمل است. تولید مستندات علمی همیشه رشد، ماندگاری و تداوم حافظه تاریخی را به همراه دارد و باعث باروری استعداد های دانشجویی با این رویکرد خواهد شد.

در این نوشته قصد دارم یکی از این مستندات علمی- پژوهشی را معرفی نمایم:

کتاب دکو، نگاهی به هنر- صنعت مبلمان که انتشارات راه نوین در 192 صفحه مباردرت به چاپ جلد اول آن نموده است، اثر مهندس علی انصاری یکی از دلسوزان و تأثیرگذاران این هنر-صنعت است که جلد دوم آن نیز با نگاهی متفاوت به چاپ رسیده است.
کتاب علی انصاری
در بخشی از این کتاب می خوانیم:

لازمه ورود به هر عرصه ای اعم از صنعت، تجارت، بانکداری، امور اجتماعی، ورزش و تمامی عرصه های موجود در زندگی امروز، داشتن اطلاعات پایه و سپس مطالعه مستمر، استفاده از مشاوره های علمی و کارشناسی و دقت نظر در جزئی ترین نقاط و نکات آن عرصه و محدوده است.
بخش اعظم تجربیاتم در صنعت ساختمان را از پدر ارجمند و بزرگوارم آموخته ام و هنگامی که تصمیم گرفتم وارد عرصه مبمان و دکوراسیون شوم، مطالعه موردی معنی داری انجام دادم.
این مطالعه و تجربه اندوزی ها ابعاد تاریخی، هنری، فرهنگی، اجتماعی، صنعتی و تجاری داشتند و دارند؛ به این علت که قواعد حاکم بر دنیای کسب وکار، چنین اقتضا می کند؛ یعنی اگر کسی از تاریخچه و گذشته یک صنف  و صنعت اطلاع نداشته باشد، حتما نخواهد توانست وضعیت امروز آن را آسیب شناسی کند، به نقاط قوت و ضعف آن پی ببرد، فرصت ها و تهدیدهایش را بشناسد و آینده ای برای آن ترسیم کند.
ورودم به دنیای مبلمان و دکوراسیون و مشاهده تولید زیر پله ای یا کارگاهی و دیدن استادکارانی که عمر و    جوانی شان را در این هنر – صنعت سپری کرده اند و هیچکدام نمی دانند محصول ذوق، اندیشه و تلاش و تکاپویشان در کدام خانه و یا حتی موزه است. دیدن جوانانی که بدون امنیت شغلی، با کمترین دانش و تخصص و فقط از سر نیاز و ناچاری و اندک مهارت، در کارگاه های تولیدی با ابزار آلات کهنه و قدیمی کار می کردند، دیدن فروشگاه های کوچک و محدودیت در انواع محصولات و کیفیت نامناسب و تمام مسائل موجود این صنف، مرا در صدد یافتن چاره ای و گریزگاهی برای برون رفت از این وضعیت ترغیب می کرد.

همچنین آموخته ام که این قرن، قرن دانایی محوری است و نشانه دانایی، پرسشگری است و امواج متلاطم پرسش هایی که هر یک می تواند و باید پاسخی شایسته داشته باشند، انگیزه اصلی من برای نگارش این کتاب بوده است و البته بخش اعظم این کتاب بویژه بخشی تاریخی- هنری آن، نوعی گردآوری سازماندهی شده است و بخش های دیگر نیز در واقع اطلاعات عمومی بنده است که در رهگذر فعالیت چند ساله در این هنر-صنعت فراهم آمده است.
این کتاب در دو بخش تاریخ هنر مبلمان و وضعیت امروز صنعت مبلمان کشور تنظیم شده است. در بخش تاریخ هنر، دانشجویان و علاقمندان این هنر-صنعت به مقوله هایی چون تعریف هنر، تعریف واژگان مرتبط با این صنعت، نگاه تاریخی و اساطیری به این هنر- صنعتت و بررسی و واکاوی انواع سبک های هنری مبلمان آشنا می‌شوند.
در بخش دوم کتاب،نمای عمومی صنعت چوب و مبلمان، مستندات تولید و صادرات، صنعت مبلمان در بازار های جهانی، توجه به مراکز مدرن تولید و ... مورد توجه و پژوهش قرار گرفته است. بررسی سبک‌هایی چون پاپ آرت، لویی شانزدهم، ریجنسی و... از بخش های جذاب این کتاب محسوب می شود.

بررسی نوع نگاه و زندگی این نویسنده کارآفرین مطرح بخش مبلمان و دکوراسیون می تواند مفید و راهگشا باشد که به بخشی از آن اشاره می کنم.

علی انصاری مرد نام آشنای صنعت مبلمان و دکوراسیون، تغییر در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را دستمایه فعالیت های خویش قرار داده است. نگاه بلند وی از سال های ابتدایی تحصیل و انتخاب رشته اقتصاد در دوران دبیرستان نمایان شد؛ آنجا که آموخت که برای بهترین بودن، باید زندگی تمام ایرانیان را به سوی توسعه سوق داد.

ساماندهی کسب و کار و ایجاد شبکه های توزیع در صنایع پایین دستی از طریق ساختن بازارهای مبل 2،1 و 3 و ایجاد بازار موبایل در خیابان حافظ از این رو است.
همچنین ایجاد شبکه مالی متمرکز برای ساماندهی فعالیت های اقتصادی، در تأسیس بانک تات که پس از چندی به بانک آینده تغییر کرد، نمایان شد و ایجاد دانشگاه علمی و کاربردی رشته طراحی مبلمان و دکوراسیون، آموزش نیروی انسانی کارآمد را هدف قرار داده است. رویکرد انصاری به ورزش و امور خیریه عام المنفعه، نشان از احساس مسئولیت و فعالیت های اجتماعی و کمک به اقشار آسیب پذیر جامعه توسط ایشان دارد.
نویسنده کتاب، این اثر را به تلاش گران عرصه تولید، اندیشمندان عرصه تفکر و دوستداران توسعه و پیشرفت ایران تقدیم کرده است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۲۴
کاظم علیمردانی
علی انصاری، مرد نام آشنای این سال‌ها، حضوری محافظه‌‎کارانه در رسانه‌ها دارد. این گفت‌و‌گوی متفاوت، سرآغازی است بر طرح مباحث جدی‌تر در حوزه تجارت و صنعت.
مصاحبه با علی انصاری بنیانگذار بانک آینده و بازار مبل ایران
 
پذیرفته بودن اصل سودآوری در تجارت، همچنان نیاز امروز بازار کسب و کار ایران است. البته این گزاره؛ به پیش نیازهایی در محیط قانون، شفافیت مبادلات و معاملات خرد و کلان، پرداخت صحیح و دقیق مالیات، الزام درج بارکد روی کالاها، صحت و سلامت روند دریافت اعتبارات بانکی و نظام تجاری منطبق بر استانداردهای پذیرفته شده جهانی نیاز دارد که رعایت هر یک یا همه آنها، می تواند تاجر، تولید کننده، فروشنده و سرانجام مصرف کننده را در حاشیه اطمینان قرار دهد و تمامی حاشیه های رسانه ای را از پیرامون چنین افرادی بزداید. مادام که این "بایدها"، رعایت و یا ایجاد نشوند، فعالان اقتصادی مجبورند بخش اعظم انرژی و اندیشه خود را صرف پاسخگویی به سوالاتی کنند که بیش تر برای رفع اتهام به کار می آیند تا توضیح یک اندیشه و یا تشریح و تبیین یک تئوری.

*علی انصاری، مرد نام آشنای این سالها، حضوری محافظه کارانه در رسانه ها دارد. این گفت و گوی متفاوت، شاید سرآغازی باشد بر طرح مباحث جدی تر حوزه تجارت و صنعت و سرخطی باشد برای آسیب شناسی صنعتی- اقتصادی از منظر جامعه شناسانه و شاید کمک کند به شناخت ذهنیت های مردی که تلاش می کند موفق بماند؛ اگر ...



- آقای انصاری، تجارت خانوادگی در ایران، نمونه های متعددی داشته است. موافقید مصاحبه را با اظهار نظر در این خصوص و ارتباط آن با خانواده انصاری آغاز کنیم؟

بنده، تغییر مختصری در تعبیری که استفاده کردید می دهم. به این معنی که به جای تجارت خانوادگی- که آن را نیز توضیح خواهم داد- از واژه شغل خانوادگی یا وراثت شغلی استفاده می کنم. در ایران، طی نیم قرن اخیر، خانواده ها، از هویت صنفی خود پیروی نکرده و شغل خانوادگی را مانند دهه های گذشته برنگزیده اند.

 

از سال 1304 ، خانواده های ایرانی دارای شناسنامه و نام خانوادگی شدند. برخی این نام خانوادگی را از پیشه، هنر و حتی فعالیت بزرگ خانواده برگرفتند. در ایران نام خانوادگی یا فامیلی های صنفی فراوانی هست مانند درودگران، حجاران، معدنچی، ساعتچی، عتیقه چی، بازرگانان، دهقان، کتابچی، کشاورز، بارفروش، گندمکار، جوکار، یراقچی، مسچی، برزگر، نقره کار، جام ساز و صدها نام خانوادگی از این قبیل که در واقع نشان دهنده شغل خانوادگی است که البته لزوما هم به این مشاغل ادامه نداده اند. اما اصل تجارت، یک فرایند اجتماعی مبتنی بر داد و ستد است و اگر جامعه را یک خانواده بزرگ که در ذهن شماست و احتمالا به خانواده  ام مربوط می شود، تا اندازه ای مخالفم. به این معنی که پدر بزرگوارم، فعالیت حرفه ای اش را از صنعت ساختمان آغاز کرد و در این راه علاوه بر زحمات فراوان و پشتکار و نیک اندیشی مستمر، به فردی موفق بدل شد اما متناسب با تحولات جامعه و تغییرات شتابناک بازار کسب و کار، بنده و برادرانم، شغل پدرمان را ادامه ندادیم، بلکه به نوعی با استفاده از اخلاق حرفه ای و تجربیات ایشان و در ابتدا تحت نظر ایشان گستره فعالیت را به بیرون از ساختمان سازی به مفهوم خانه سازی و تعبیر عمومی ترش بساز و بفروش، هدایت و مدیریت کردیم و البته دامنه این تنوع بیشتر شد.
- تنوع فعالیت هایتان، ظاهرا مدیریت متمرکزی دارد، چگونه این تمرکز ایجاد شد؟

مفهوم تمرکز زدایی و مفهوم مقابل آن، تمرکز زدایی از جمله مفاهیم مورد بحث جدی در اقتصاد کلان است. البته ماهیت مدیریتی دارد ولی چون دارای آثار اقتصادی مستقیم است، بیشتر مورد توجه فعالان و صاحب نظران اقتصادی است.

در واقع وقتی سرمایه ایجاد می شود، فرایند سرمایه گذاری مطرح می شود. ما یک گروه سرمایه گذاری با کارکرد مولد، ایجاد کردیم. چون در ادبیات اقتصادی، سرمایه، ایجاد اشتغال می کند و شغل ایجاد درآمد و البته طبیعی است که درآمد در مسیر طبیعی به دو کانال سرازیر می شود. بخشی مصرف و بخشی پس انداز می شود، در امتداد و انتهای این چرخه، پس انداز به سرمایه تبدیل یا بر آن افزوده می شود که کلیت این فرایند را می توان "رونق اقتصادی" نام نهاد.

پس از پایان جنگ تحمیلی، در واقع نظام جمهوری اسلامی با فراهم کردن زیرساخت های قانونی در قوانین بالادستی و مهم تر از آن ایجاد امنیت و فرصت رقابت، فضا را برای بخش غیردولتی فراهم کرد. به نوعی، هویت جدیدی به بخش غیردولتی داد، عده ای استفاده کردند و عده ای هم سوءاستفاده. منظورم از استفاده، مجموعه اقداماتی است که موجب اشتغال و رونق و رشد اقتصادی در کلان جامعه شد و منظورم از سوءاستفاده نیز ثروت اندوزی و بردن سرمایه به خارج از کشور و مسایلی از این قبیل است.

ما به نوعی تلاش کردیم در احترام به نظام که برآمده از خون های پاک شهیدان است، از مناطق محروم و حتی از لایه های پایین شروع کنیم، در واقع یعنی یافت آباد و ایجاد یک مرکز مدرن توزیعی را در یک صنف و صنعت آمیخته با تاریخ و هنر ایرانی و البته مورد نیاز خانوارهای ایرانی یعنی مبلمان آغاز کردیم که خوشبختانه با اقبال عمومی و صنفی مواجه شد.
 


- چرا ادامه ندادید؟ یعنی باز هم دامنه فعالیت هایتان گسترش یافت و مثلا به ورزش و سپس بانکداری رسید؟

اتفاقا ادامه دادیم و هنوز در همان مسیر حرکت می کنیم. با این تبصره که ایجاد مراکز مدرن توزیع، سطح تقاضای مصرف کننده و به طور طبیعی تر، رفتار فروشنده را متعالی تر کرد، این مساله در ابتدا به افزایش واردات منجر شد. ما به درک به موقع این نتیجه، سریعا به سازماندهی نوین صنفی پرداختیم. به این معنی که صنف تولید کنندگان و فروشندگان مبل، این تفکر و به طور طبیعی صاحبان این تفکر را به گرمی پذیرفتند. ما عضو یک خانواده بزرگ تر شدیم و امروز انجمن صنفی مبل و دکوراسیون، یک انجمن معتبر در سطح منطقه و جهان است. ما در برگزاری 3 دوره کنفرانس بین المللی تحت عنوان دکو، با فعالان این هنر- صنعت در اکثر کشورهای دنیا مرتبط شده ایم، مطالعه تطبیقی کرده ایم، پروتکل های همکاری امضا شده است و مسایلی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. اما چون به ورزش اشاره کردید، لازم می دانم توضیح مختصری بدهم. بنده در نوجوانی و جوانی در رشته کشتی فعالیت می کردم. یعنی از کودکی به ورزش علاقه مند بودم و اکنون نیز هستم. در دنیای امروز، نمی توان بدون تبلیغات تجارت کرد. ما کار تبلیغی هم می کردیم. یعنی در مقطعی از یکی از بزرگ ترین تیم های فوتبال مملکت برای تبلیغ ایده و محصول مان استفاده کردیم. این ماجرا باب دوستی و برخی همکاری ها را گشود.

 

البته، بنده در ارتباطات اجتماعی ام، فعالیت های دیگری نیز داشته ام. به عنوان مثال، در سال 84 در مقطعی آقای واعظی آشتیانی دعوت کرد در فدراسیون دوچرخه سواری به ایشان کمک کنم. این همکاری، بعد از آنکه ایشان مدیرعامل باشگاه استقلال شد، برای مدتی به ریاست فدراسیون دوچرخه سواری هم بنده را کشاند. در مجمع عمومی این فدراسیون از 43 رییس هیات استان، 39 نفر به بنده رای دادند. بعدا هم مدتی به عنوان عضو هیات مدیره با باشگاه فرهنگی- ورزشی استقلال همکاری داشتم که بیش تر جنبه حمایت از ورزش داشت.

در ورزش هم، با همین نگاه کار کردم، منتها با این تفاوت  که اصلی ترین و گرانبهاترین سرمایه در ورزش، سرمایه انسانی است. البته در سایر عرصه ها نیز پایه توسعه، انسان است. انسان کاربلد، آموزش دیده و متخصص شرط لازم توسعه است.


- شما ایران را یک کشور توسعه نیافته می دانید یا توسعه یافته، ضمن اینکه منظورتان از توسعه چیست؟

هرگز نمی توان ایران را یک کشور توسعه نیافته نامید، چنانکه نمی توانیم خود را توسعه یافته نیز بدانیم. ما در حال توسعه هستیم. منتها نه به مفهوم غربی توسعه، بلکه مبتنی بر مدل ایرانی، به تعبیری توسعه بومی بر پیشرفت و عدالت و در ترازی که سند چشم انداز ترسیم کرده است. چهار برنامه توسعه، اجرا شده است و برنامه پنجم هم اینک در دستور کار مجلس شورای اسلامی است، منتها مباحث متعددی وجود دارد.

 

در ادبیات توسعه، این واژه به تنهایی معنی ندارد و حتما نیازمند پسوند است. اگر دقت کنید نام برنامه های پنج ساله ما توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، یعنی یک فرایند چند وجهی و کامل است و فقط ماهیت اقتصادی صرف ندارد.
۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۰۴
کاظم علیمردانی